
صدا و سیمای مرکز آبادان در خط مقدم مبارزه با بحران کووید نوزده، برای شکست کرونا تلاش می...
شهید شهید حجت الاسلام و المسلمین سیدعلی اندرزگو
شهید شهید حجت الاسلام و المسلمین سیدعلی اندرزگو
شهید شهید حجت الاسلام و المسلمین سیدعلی اندرزگو
توسل به امام زمان این خاطره را شهید اندرزگو برای مرحوم سید علی اکبر ابوترابی نقل کرده اند: «یک بار مجبور شدیم به صورت قاچاقی از طریق مشهد به افغانستان برویم. بین راه رودخانه وسیع و عمیقی وجود داشت که ما خبر نداشتیم. آب موج می زد بر سر ما و من دیدم با زن و بچه نمی توانم عبور کنم. راه بر گشت هم نبود؛ چون همه جا در ایران دنبال من بودند. همان جا متوسل به وجود آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شدیم. نمی دانم چه طور توسل پیدا کردیم. گفتیم: «آقا! این زن و بچه توی این بیابان غربت امشب در نمانند، آقا! اگر من مقصرم این ها تقصیری ندارند.»در همان وقت اسب سواری رسید و از ما سوال کرد این جا چه می کنید؟ گفتم می خواهیم از آب عبور کنیم. بچه را بلند کرد و در سینه خودش گرفت. من پشت سر او، خانم هم پشت سر من سوار شد. ایشان با اسب زدند به آب؛ در حالی که اسب شنا میکرد، راه نمی رفت.آن طرف آب ما را گذاشتند زمین و تشریف بردند. من سجده شکری به جا آوردم و د رهمان حال گفتم بهتر است از او بیشتر تشکر کنم. از سجده بر خاستم دیدم اسب سوار نیست و رفته است. در همین حال به خودم گفتم لباس هایمان را دربیاوریم تا خشک شود. نگاه کردیم دیدیم به لباس هایمان یک قطره آب هم نپاشیده است! به کفش و لباس و چادر همسرم نگاه کردم دیدم خشک است. دو مرتبه بر سجده شکر افتادم و حالت خاصی به من دست داد.» موزه شهدا،تهران،خ آیت الله طالقانی نحوه شهادت شهيد اندرزگو مأموران ساواك به طور دايم در جستجوي وي بودند، سرانجام از طريق رديابي تلفني پي بردند كه شهيد اندرزگو روز 19 ماه مبارك رمضان افطار را در منزل يكي از دوستانش خواهد بود. شهيد نزديكي غروب آن روز با يك موتور گازي راهي منزل دوستش شد؛ وي پس از ورود به خيابان سقاباشي متوجه حضور مأموران ساواك شد، در پشت يك اتومبيل پناه گرفت، اما مأموران رژيم از فاصله دور پاهاي او را مورد هدف قرار دادند. شهيد اندرزگو در حالي كه خون، به شدت از پاهايش جاري بود توانست تعدادي از اسنادي را كه در جيب داشت در دهان گذاشته و بجود و تعداد ديگر را نيز با خون خود آغشته كرد تا به دست مأموران ساواك نيفتد. دژخيمان رژيم كه سخت از اين چريك مسلمان وحشت داشتند از فاصله دور او را به گلوله بسته بودند و از اين باك داشتند كه اندرزگو به خودش مواد منفجره بسته باشد، آنها وقتي مطمئن شدند كه اندرزگو قادر به انجام حركتي نيست به وي نزديك شده، و او را روي برانكارد قرار دادند، اما سيد با تكاني شديد خود را از روي برانكارد به داخل جوي آب انداخت. لحظه شهادت فرارسيده بود و او در حالي كه روزه بود و روزه خود را با خوردن اسناد باز كرده بود، به لقاء پروردگارش شتافت.سيد همواره گفته بود كه: «زنده مرا نخواهند يافت» و سرانجام نيز چنين شد. بدن مطهر شهيد اندرزگو در بهشت زهرا سلام الله عليها، قطعة 39 به خاك سپرده شده است.
|
